حمام کزمان زندی است نه قاجاری!

ساخت وبلاگ

در طی چند دهه گذشته آثار و بناهای باستانی و تاریخی کشور همواره مورد بی مهری قرار گرفته اند و در همین راستا با بی توجهی به آن ها خود به خود تخریب شده اند، در حال تخریبند و یا مالکان شخصی آنها را خراب کرده اند. تاریخ و میراث فرهنگی، یکی از مهم ترین مولفه های هویت اجتماعی انسان هاست. این عامل در کنار عوامل جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و تربیتی مهم ترین بسترساز ایجاد احساس تعلق و هویت است. چرا کشوری نوظهور مثل امارات متحده عربی با هر ترفندی به دنبال نسبت دادن تاریخ ما به نام خود است! همه می دانند که «بادگیر» یک اختراع کاملا ایرانیست اما این کشور کوچک اما ثروتمند سال ها به دنبال ثبت آن به نام خود بود. حتا برای دستیابی به این هدف در میدان هایی از شهرهایشان بادگیر ساخته بودند، تندیس های برخی مسابقات را به شکل بادگیر ساخته بودند و ...!

اما ما چه می کنیم؟ هر روزه آثار ارزشمند کشور را با هدف های مشخص و بهانه های مختلف تخریب می کنیم. هر چند در ظاهر ادعای حفظ فرهنگ ایرانی و اسلامی را داریم اما در عمل از داعش بدتریم! شاید این تعبیر به مذاق برخی خوش نیاید اما نمی توان از واقعیت گریخت.

شاید امروز دشمن اصلی ما استکبار خارجی نباشد، تهدیدِ ناشی از جهل و تفرقه شاید از تهدید نظامی خطرناک تر باشد. ما به اتحاد فرهنگی نیاز داریم. حفظ و نگهداری و معرفی آثار تاریخی نقش بسزایی در تقویت احساس تعلق در افراد جامعه دارد.

در بازدیدی که به اتفاق مهندس بحرالعلومی -کارشناس مرمت آثار تاریخی- و سیاوش آریا -کنشگر و خبرنگار حوزه میراث فرهنگی- از حمام کزمان داشتیم، به دلیل بارندگی ها و آسیب وارده به حمام، در قسمت هایی از ستون و قوس دیوارها، لایه های آهکبری به رنگ سیاه و اخرایی نمایان شده بود. به گفته بحرالعلومی این لایه ی آهکبری  شاخصه معماری زندیه هست، بنابراین قدمت ثبت شده فعلی بنا که قاجاریست، اشتباه است و احتمالا باید سابقه زندیه را برای این حمام در نظر گرفت.

عکس های زیر مربوط به حمام کزمان است که دو روز پیش گرفته شده است. ظاهرا نهضت تخریب توسط اداره اوقاف ادامه دارد. فرمانداری، میراث فرهنگی و خیلی از مسئولان دیگر هم یا سکوت کرده اند یا اطلاع ندارند که در هر دو صورت فاجعه هست. 

ولی واقعا مقصر کیست؟ مردم، مسئولین یا آثار تاریخی؟!!!

بهتر است یادداشتی را که مرداد 94 در مورد حمام کزمان منتشر کرده بودم، بازخوانی کنید.


برای تاریخ، هویت، میراث و آثار رو به زوال شهرم:


«ﺩﻟﻢ ﺗﻨ ﺍﺳﺖ
ﺩﻟﻢ ﻣﺴﻮﺯﺩ ﺍﺯ ﺑﺎﻏ ﻪ ﻣﺴﻮﺯﺩ
ﻧﻪ ﺩﺪﺍﺭ ﻧﻪ ﺑﺪﺍﺭ
ﻧﻪ ﺩﺳﺘ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺎﺭ
ﻣﺮﺍ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﻣ ﺩﺍﺭﺩ ﻨﻦ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ
ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﺑﺴﺘﻢ ﻭ ﺷﺴﺘﻢ
ﺑﻪ ﺟﺰ ﺑﺎﺭ ﺸﻤﺎﻧ ﻧﺒﺴﺘﻢ
ﺟﻮﺍﻧ ﺭﺍ ﺳﻔﺮ ﺮﺩﻢ ﺗﺎ ﻣﺮ
ﻧﻔﻬﻤﺪﻢ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺟﻪ ﻫﺴﺘﻢ
ﻋﺠﺐ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﻧﺎ
ﻋﺠﺐ ﺑﻬﻮﺩﻩ ﺗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﻧﺎ»







هویت این گونه نابود می شود!


جشنواره شعر بختگان...
ما را در سایت جشنواره شعر بختگان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0didebanstahban9 بازدید : 190 تاريخ : دوشنبه 25 ارديبهشت 1396 ساعت: 4:55